متنفرم

بدم میاد!

بدم میاد از آدمایی که دوستی و بودناشون فقط  به نرخ روزه . بدم از کسایی که دوستی ها و روابطشون صد در صدش بر اساس منفعته اونم منفعت لحظه ای. 

اونایی که یک درصد هم رفتارشون هم ناشی از وجود خودشون و اون شخصیتی که دارن و ذات وجودیشون نیس. 

که اگه توی دور موفقیت و اوج  و در دید هستی اونا هم حضورشون پررنگ و دوستیشون غلیظه و هرلحظه هستن و به زور مجبورت میکنن به دوستی باهاشون به وقت گذروندن باهاشون به قبول کردنشون بیش از اونی که بودن و میخواستی و امان از اینکه مسیرت یکم سرازیر بشه چنان از خود بی خود میشن و دیگه خودشون رو هم نمیشناسن و ناپدید میشن کلا 

چنان از کنارت رد میشن و سلام میکنن انگار اصلا تا بحال کلامی بجز سلام بینتون رد و بدل نشده . و چنان مشغول و گرفتارند که حتی وقت یه قهوه اماده دم دستی هم ندارن.

اینقدر بدم میاد از ادمایی که روابط انسانی براشون اینطور تعریفی داره که نه تنها گذشته یادشون نمیاد حتی فردا رو هم نمیبینن!!


و چقدر بده که مجبور باشی هرروزت رو در محیطی بگذرونی که دور و برت اکثر ادمها اینطور باشن

خیلی غمگین میشه زندگی اینطور

خیلی سرد و ترسناک


نظرات 2 + ارسال نظر
بهاران یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 14:45

خییلی متنفرم منم ازینا ...حس می کنم به حماقت گذروندم حتی مدتی از عمرم رو که واقعا برای بعضی دوست صفتها از ته قلبم دوست بودم ...ولی باید مثل خودشون باشی ...متاسفانه خییلی فراگیر شده ....

تازه اینجا رو می خونم

مرسی که اومدی
منم تازه اینجا مینویسم
بازم بیا

درسته که وجود اینطور آدمها دل ما رو غمگین و غصه دار میکنه و به قول تو فکر میکنیم چرا ما مثل خودشون نبودیم باهاشون
اما باید سعی کرد نذاریم رفتار اونها مارو از اونچه که انتخاب کردیم باشیم دور کنه
همونی باشیم و بمونیم که دوست داریم و خوب بودن خودمون برامون لذت بخش باشه

البته که خودمم تا عصبانی بودم این حرفا رو بلد نبودم

گاو مش حسن یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 14:39 http://kolandarivari.blogsky.com

سلام و عرض ادب و احترام
یه روزم بلخره این عادما دُرُس میشَن آ زحمات ما به نتیجه می رِسه...!!!
بعد عادمه نتیجه روُ بغل میکنه...ماچش میکنه حتا...
بعدمیگه وای چقدر بزرگ شدی نتیجه دلم !!!...
نتیجه که نسبتاً خجالتیه گف هعیییی... مرسی...
دارم میخوام بگم خیلی منظره‌ قشنگی بود...
از بس قشنگ بود که پقی زدم زیر گریه؛
گفتن ای بابا این‌ جای خوشحالیته العان؟قُزمیت خان؟
گفتم عاره..خب چی بگه عادم؟؟؟!!!...بعدم زل زدم به دوربین...
کات دادن آ گفتن عالی بود آ چایی دادن به همه!!!...

سلام
چه صحنه سازی و داستان پردازی عالییی
تا آخرش داشتم با دهن باز میخوندم که یعنی واقعا؟؟
کات آخرش خوب بود...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.